سبزنامه

با ما همیشه بروز باشید

سبزنامه

با ما همیشه بروز باشید

بایگانی
نویسندگان


مرده به زنش میگه باید برای دفتر کارم یه منشی پیدا کنم

زنه میگه مُنشیت باید زشت و پیر و چاق باشه

مرده میگه خب از فردا خودت بیا منشی شو دیگه!!






هنوز پزشک قانونی علت مرگ مرد رو نفهمیده!




حیف نون به مهمونی دعوت میشه. روی کارت نوشته بودن"فقط کراوات مشکی"وقتی به مهمونی میرسه تعجب میکنه و در کمال ناباوری میبینه
.
.
.
بقیه پیرهن و شلوار هم پوشیدن



یه تهرونی و یه آمریکایی قرار گذاشتن
 به تعداد روزهای تعطیل کشورشون به همدیگه پس گردنی بزنن!!

  آمریکایی اول شروع کرد:
تولد عیسی , ژانویه , وفات عیسی , عید پاک

تهرونیه گفت بزن تو

 نوبت اون که شد
تولد امام اول , دوم , سوم ... دوازده ام
و شروع کرد به نام بردن تمام اماما و تولد و وفاتشون

آمریکایی داشت از درد  میمرد و به عر عر  افتاده بود
لر گفت تازه شروع کردم  هنوز عید نوروز و 3 ماه تابستون که معلمل تعطیلن مونده
گردنته شُل کن


مردی پس از طلاق گرفتن از همسر خود با او تماس گرفت!!
و گفت: خانم ببخشید
اشتباه کردم
لطفا مرا ببخش
و به خانه برگرد!!
زن در جواب گفت : آیا در کنارت یک لیوان داری؟
!؟!؟
مرد گفت: بله دارم!!
زن گفت: اکنون آن را محکم بر زمین بکوب.
مرد چنان کرد که زن گفته بود.
سپس زن گفت: حالا که دیدی آن لیوان شکسته و هزار تکه شده، آیا میتوانی تکه هایش را جمع کنی و دوباره بسازی!؟!؟
مرد در پاسخ گفت: نه  نشکسه ، !!
لیوان استیل بود

و زن پاسخ داد: خدا لعنتت کنه.. عصر بیا دنبالم



طرف ﺯﺑﻮﻧﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﻚ ﮔﻴﺮ ﻣﻴﻜﻨﻪ، ﻣﻴﺒﺮﻧﺶ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﺯﺵ ﻣﻴﭙﺮﺳﻦ ﺯﺑﻮﻧﺖ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﻚ ﭼﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﺮد؟!
ﻣﻴﮕﻪ : ﻛﺎﺭﺗﻢ ﺭﻭ ﻛﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻡ ﮔﻔﺖ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻄﻬﺮ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﺩﮐﺘﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﯼ ﺗﺎﻻﺭ ﻭﺣﺪﺕ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻗﻄﻌﻪ ﻣﺮﮒ ﻣﻐﺰﯾﻬﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮﺍ ﺗﺸﯿﻊ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ !



مورد داشتیم طرف تو دبی سوار تاکسی شده
موقع رسیدن نمیدونسته چجوری عربی بگه پیاده میشم









 
زده رو شونه راننده گفته :
داداش…
صدق الله العلی العظیم



رفتم توالت عمومی، دیدم روی سیفون نوشته:



خواهی که نبیند اَحدی این هنرت را،
                  برخیز و بکش سیفون بالای سرت را

من موندم شاعرای این مملکت چرا استعدادها رو اینجور جاها خالی میکنند..تازه برگشتم دیدم یکی نوشته :




سنجیدم ودیدم  سخنت عین ثواب است،
          صد حیف که دستگیره سیفون خراب است


سر کلاس میخندیدیم


استاد برگشت گفت فلانی تعارف نکن بگو ماهم بخندیم



منم بی تعارف گفتم استاد خشتکت پاره است


تعارف که نداریم..والاااااااا



کودکی از پدرش پرسید:بابا "مرد" یعنی چه؟

پدر:مرد به کسی میگن که بدون هیچ چشم داشتی ٬ زندگی خودشو وقف راحتی و آسایش و رفاه خانوادش میکنه...

کودک گفت:کاش من هم میتونستم مثل "مادرم" یه مرد بشم !





و اینگونه بود که پدر ضایع شد و بچه رو تا میخورد زد و از آن پس تصمیم گرفت روی جوابهایش بیشتر فکر کند!!




داعش مسئولیت طراحی پراید رو به عهده گرفت

:))))))))))))))))

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">