سبزنامه

با ما همیشه بروز باشید

سبزنامه

با ما همیشه بروز باشید

بایگانی
نویسندگان

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سرگرمی» ثبت شده است

به نام خدا


زمانی که سگ قصه ما (به نام هاچیکو) دو ماه بیشتر نداشت به وسیله قطاری به توکیو فرستاده شد زمانی که به ایستگاه رسید، قفس حمل آن از روی باربر به پایین افتاد و آدرسی که قرار بود هاچیکو به آنجا برود گم شد.


زنگ زدم به داداشم گفتم:
برو تو سایت دانشگاه نمره هامو نگاه کن
فقط جلوی بابا تابلو نکن، اگه یک درس افتاده بودم بگو سلام علیکم
اگه دو تا درس بود بگو سلام علیکم و رحمت الله
اگه سه تا درس بود بگو سلام علیکم و رحمت الله و برکاته!!
خلاصه یه جور که بابا متوجه نشه.
خان داداش ماهم رفت چک کرد به حالت شوک زده زنگ زد بهم گفت:
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته ان الله و ملاءکته یوصلون علی النبی یا ایهاالذین امنو سلو علیهم وسلمو تسلیما !!!ح

به نام خدا


فردی دچار بیماری گِل خواری بود و چون چشمش به گِل می افتاد، اراده اش سست می شد و شروع به خوردن آن می نمود. وی روزی برای خریدن قند به دکان عطاری رفت. عطار در دکان سنگِ ترازو نداشت و از گِل سرشوی برای وزن کشی استفاده می کرد.

روزی از روزها پدری از یک خانواده ثروتمند، پسرش را به مناطق روستایی برد تا او دریابد مردم تنگدست چگونه زندگی می‌کنند. آنان دو روز و دو شب را در مزرعه ی خانواده‌ای بسیار فقیر سر کردند و سپس به سوی شهر بازگشتند. در نیمه‌های راه پدر از فرزند پرسید: 
خب پسرم، به من بگو سفر چگونه گذشت؟ 
- خیلی خوب بود پدر. 
- پسرم آیا دیدی مردم فقیر چگونه زندگی می‌کنند؟ 
- بله پدر، دیدم... 
- بگو ببینم از این سفر چه آموختی؟ 
بغض فرو خورده ام ، چگونه نگریم ؟
                                                      غنچه پژمرده ام ، چگونه نگریم ؟

رودم و با گریه دور میشوم از خویش
                                                     از همه آزرده ام ، چگونه نگریم ؟

به نام خالق پاک


یک گاری چی تو محلمون بود که نفت می برد و به اسم عمو نفتی معروف بود . یک روز منو دید و گفت :

سلام اقا ؛ شما هم خونتون رو گازکشی کردید ؟ گفتم بله ؛ چطور مگه ؟ گفت فهمیدم چون سلام هات تغییر کرده. تعجب کردم و گفتم: یعنی چه ؟

ناگزیرم از سفرم ، بی سر سامان چون باد

                                               به گفتار رهایی ، نتوان گفت آزاد


کوچ تا چند ؟! مگر میشود از خویش گریخت

                                              بال تنها غم غربت به پرستو ها داد

وضع ما ،در گردش دنیا چه فرقی میکند

                                           زندگی یا مرگ ،بعد از ما چه فرقی میکند


ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب

                                         وقت مردن ، ساحل و دریا چه فرقی میکند؟

                  به نام خالق هستی
کتابخانه ای در لندن بنا شد  که زیرا ساختمان قبلی اش بسیار قدیمی بود.
اما برای انتقال میلیون ها کتاب بودجه کافی در اختیار نبود .
تنهاحلال مشکلات ، کارمند جوان کتابخانه بود.